مدت هاست چیزی ننوشتم، حالا هم که گره از زبان قلم گشودم به موجب سخن از مفهومی ست که لحظه لحظه ی زندگیی و هستی مان در گرو آن است: خدا، پروردگار، خالق، باقی، حق.

به حق که سخن از جهان بی اشاره به خالق در ذهن زمینی نگنجد شاید شما دلیل های بسیار بیاورید برای نظم آفرینش و طبیعت و . اما من تنها یک دلیل و حقیقت موجود می بینم و آن مفهوم خدا ست.

دانسته و ادراک من قطعا محدود است اما به استناد آنچه که می دانم خدا نور آسمان و زمین است، خدا همه چیز هست و یک مفهوم مجرد و متمرکز در یک تعریف دو خطی نیست، خدا ادراک و فلسفه ای حاکم بر تمامی هستی ست و خب دستیابی به کل این ادراک قطعا به روشی مشخص نتوان.

شیوه ی جد و جهد در این مسیر دستیابی قطعا کثیر و بسیط است و نیل این حقیقت به روش های مختلف ممکن است. حقیقتی بی همتا که منشا حق و وجود است و یکی طریقت نیل به سوی آن را از عرفان می گزید و دیگری از علم، یکی از شریعت و احکام و دیگری از طواف جهان.

راه ها به نظرم برای هر شخصی یکتاست و درک از این حقیقت به طور تقلیدی از یکدیگر مقدور نیست. دین نقشه ی راه نور است و محمد (ص) فرستاده ی خاتم منتخب خدا به جهت ارسال و تبیین این ادراک. بقدر مکفی از حضرت نمی دانیم که اگر می دانستیم بیان مان از دین و پیام قطعا روشن تر و کامل تر بود.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

❤❤ Heather دوازده فروردین فروش شرایطی دوچرخه در شهر قزوین * تماس 09380338496* بَرکَت شرکت ایزوگام هیرمان دلیجان Leslie کالباس بر محک